ماجرای مادر یک شهید گمنام
بعد از عملیات والفجر مقدماتی پیکر شهیدی را آوردند که شناسایی نشده بود بدنش سالم بود اما هیچ نشانه ای نداشت.پس از مدتی اورا در جوار آیت الله اشرفی در گلستان شهدا اصفهان به خاک سپردیم .چهار سال گذشت ،برای زیارت رفته بودم مشهدیکی از دوستان مرا دید وبدون مقدمه پرسید:آیا در کنار مزار آیت الله اشرفی شهید گمنام دفن شده ؟! با تعجب گفتم: بله چطور مگه؟!دوستم دوباره پرسید:آن شهید در اواخر سال 61به شهادت رسیده؟با تعجب بیشتر گفتم :بله بعد بی مقدمه گفت:آن شهید دیگر گمنام نیست!تعجب من بیشتر شد.اوگفت :نام این شهید مهدی شریفی است!بعد ادامه داد وماجرارا به طور کامل تعریف کرد :مادر این شهید خیلی بخاطر فرزندش بی تابی می کرده.شبی در عالم خواب می بیند که وارد گلستان شهدا میشود. در کنار مزار آیت الله فاضل هندی پله هایی در مقابل او نمایان میشود.
از پله ها پایین میرود .بعد هم باغی در مقابل او نمایان می شود .در باغ محفل نورانی علمای اصفهان برقرار بوده .آیت الله ارباب و خوانساری و...حضور داشتند . آنان را قسم می دهد که در مورد فرزندش او را کمک کنند . مرحوم ایت الله خراسانی که سالها قبل از دنیا رفته به این زن می گوید :مزار فرزند شما را آقای مکی نژاد می داند.به ایشان بگویید مزار شهید گمنامی که در جوار ایت الله اشرفی دفن کردید به شما نشان دهد . این مزار فرزند شماست !وقتی از مشهد برگشتم سنگ قبر شهید گمنام را عوض کردیم .روی آن مشخصات شهید شریفی را نوشتیم .
راوی:مکی نژاد
منبع:کتاب کرامات شهدا